عکس های کمیاب از آبتنی مصدق در تفریگاه دربند

دکتر مصدق که آن زمان به مصدق السلطنه مشهور بود از جمله کسانی بود که به کوه گردی و طبیعت علاقه داشت. این تصاویر استثنایی که نشان دهنده حضور مصدق با تعدادی از دوستانش در کنار رودخانه درکه است گویا مربوط به آغازین سال قرن چهاردهم هجری شمسی (1300) است. سالی که مصدق پس از جریان کودتای سید ضیاء از شیراز بازگشته در انتظار انجام وظیفه دیگری بود. نقل از سایت مرکز اسناد انقلاب










آقای رئیس جمهور، اینا واسه خاله ات هیچ چی نیست



می گن یه روز یه پسر بچه ای با خاله محترم در خیابان های قدیم تهران قدم می زدن، یهو پسره چشمش میفته به یه نره خر که آلت مبارکش بلند شده بوده. پسره از خاله اش می پرسه:" اون چیه خاله؟". خاله محترم هم که حسابی خجالت کشیده بوده می گه:" هیچ چی خاله".

فردای همون روز همون پسره با باباش از همونجا رد می شده که یهو با همون خر و همون حالت رو به رو می شه. از بابای محترم می پرسه که:" بابا جان، اون چیه؟". بابا هم خیلی جدی و با کمی نگرانی از بزرگی فلان الاغ می گه:" ...یر خره". پسر عزیز از باباش می پرسه:" آخه دیروز از خاله پرسیدم، اون گفت هیچ چی نیست". مرد که مثل اینکه از خانواده عیال هم دل پری داشت در اومد که:" بعله؛ واسه خاله ات هیچ چی نیست".

حالا حکایت این همه تحریم و مشکلات اقتصادی و مالی مردمه که داره روح و روان مردم رو می خراشه. به همه اینها اضافه کنید فشارهای دولت بر مردم که با این فشارها می خواد بگه حتی با این تحریم ها من هنوز قوی و مقتدر هستم. از طرفی نمایندگان آقایان دستمال به دست به دنبال 2 تا کشور مضحک هستند که به نفع اونا در مجامع بین المللی رای بده، و از طرفی این احمدی نژاد صبح تا شب با اون قیافه مضحکش سخنرانی می کنه که:" این تحریمها که چیزی نیست، این تحریمها که اثری نداره". یکی نیست به این میمون بگه:" ای مموتی، ای احمدی نژاد آی کیو، اینا برا خاله ات هیچ چی نیست، اینا رو خاله ات تاثیری نداره".

مسعود رجوی، خداحافظی در سکوت


فیلم آخرین سخنرانی مسعود رجوی مرد رنگ مو و سبیل سیاه، عضو انجمن ضد بهائیت (حجتیه )، مشمول عفو محمد رضا پهلوی، فرمانده سازمان نظامی مجاهدین خلق و همسر مریم رجوی را در یوتیوب گذاشتند. سخنرانی ای رادیویی که برای بخشی از هموطنانمان در اردوگاه اشرف پخش می شود. هموطنانی که با صورتکهایی خوابزده و کرخ می ایستند، شعار می دهند، دست می زنند، در سکوتی مرگبار می نشینند، گوش می دهند، دوباره دست می زنند و می روند تا نمایشی دیگر. این سخنرانی ها و پیامهای نوشتاری از فردی که مدتهاست دیده نشده، 8 سال است که ادامه دارد.

ماهها پیشتر - شاید در زمستان سال 87 - سایت های جمهوری اسلامی خبر داده بودند که احتمالا مسعود رجوی در بمباران های سال 2003 در حمله به عراق کشته شده است. و حالا با این تله، سازمان مجاهدین می رود تا با انتشار سخنرانی هایی به روز از مسعود رجوی که تنها با ذکر مواردی از حوادث اخیر بصورتی تصنعی نمایش داده می شوند، این موضوع را تکذیب و پنهان کند.

در آخرین سخنرانی 2 ساعته پخش شده در سالن اردوگاه اشرف هیچ تصویر زنده ای از مسعود رجوی ندارد. سخنرانی ای که به ادعای سازمان مجاهدین در روز 30 اردیبهشت سال 89 اتفاق افتاده است. در این سخنرانی تنها صدایی منتسب به مسعود رجوی منتشر می شود و کیست که نداند امروزه نرم افزارهای ساده ای وجود دارد (از جمله Fakevoice ) که براحتی می توان با آن هر صدایی را ساخت و ضبط کرد.

انتشار صدای منتسب به مسعود رجوی احتمال درست بودن خبر مرگ او را بیشتر از پیش تایید می کند.

سناریوی دیگر این بوده است که وی برای گریز از دست سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی جهان در جایی پنهان شده است. ولی حتی از جایی پنهانی نیز می توان سخنرانی ویدئویی تهیه و منتشر کرد، کما اینکه بن لادن تا سالها همین رویه را تحت فشارهای به مراتب بیشتر پی گرفته بود.

از پنهان داشتن مرگ مسعود رجوی 2 گروه بیشتر سود نخواهند برد:

1- سردمداران سازمان مجاهدین که نمی خواهند بت بزرگ را افتاده نشان دهند تا کماکان به رویه های سیاسی و اقتصادی خود ادامه دهند

2- رژیم جمهوری اسلامی که ترجیح می دهد مترسکی زنده را بعنوان دشمنی بالقوه نشان دهد تا با نمایش آن به سرکوب بیشتر مردم بپردازد و به بهانه واهی هواداری از مجاهدین نیم زنده و رجوی مرده مردمان ایران را به زندان بفرستد.

بهرحال خبر مرگ مسعود رجوی که خود را "رهبر" می نامید دیر یا زود منتشر می شود و نمی دانیم سناریوپردازان برای هواداران و رزم آوران این سازمان چه تکلیف خواهند کرد. اینقدر هست که من بعنوان یک ایرانی آنها را گناهکار نمی دانم، یا اگر گناه و جرمی هم درکار باشد، جرم و گناه آنان بیشتر از روشنفکران بی علم، ملی مذهبیون نا ایرانی، توده ای های مارکس نفهم، و جلادان نظام جمهوری اسلامی نخواهد بود.


یوسف آستانه/ ساری