دوستان دانشمند هسته ای ما الان چه کاره هستند!؟



خوشبختانه یا بدبختانه بواسطه وضعیت تحصیلی و شغلی خودم (که ربطی به هم ندارند) با دوستان زیادی با تحصیلات عالی فوق لیسانس و دکترا معاشرت دارم. همه آنها تقریبا مشکلات پس از تحصیل منحصر به رشته خود را دارند. اما بعضی مشکلات آنها نیز عمومی است.

ولی برای من وضعیت دوستان من که در رشته های مهندسی هسته ای و فیزیک هسته ای از همه اسفبارتر است، چون هر بار یاد آنها و رشته شان می افتم قیافه احمدی نژاد و حماقت های او و صاحبانش را بیاد می آورم.

شاید برای شما جالب باشد که بدانید که در ایران 30 دانشگاه دولتی در مقطع کارشناسی، 27 دانشگاه دولتی در مقطع کارشناسی ارشد و 8 دانشگاه دولتی در مقطع دکتری مجری رشته فیزیک هسته ای هستند. در کل این دانشگاهها هر ساله بیش از 5000 فارغ التحصیل در رده های مختلف تحصیلی تحویل جامعه میدهند.

از 12 دوست من که در رشته های مهندسی هسته ای و فیزیک هسته ای (گرایش های مختلف) از دانشگاههای مختلف و در رده کارشناسی ارشد و دکترا فارغ التحصیل شده اند حتی یک نفرشان در کاری مرتبط به رشته تحصیلی خود مشغول کار نیستند.

از بین آنها 5 نفرشان در کلاسهای کنکور و خصوصی به تدریس فیزیک به دانش آموزان دبیرستان مشغولند.

1 نفر از آنها که اتفاقا با رتبه بالاتری هم فارغ التحصیل شده است، هم اکنون در یک بنگاه مسکن مشغول به کار است.

2 نفر از آنها هم شوهر کرده اند و فیزیکاّ هر کدام 2 بچه دارند و در خانه مشغول به فعالیت هستند.

1 نفرشان بعنوان کارشناس فروش دستگاههای خانگی فشار و قند خون در یک شرکت مشغول به کار است.

1نفرشان بعد از 4-5 سال عر و تیز و مقاومت و جفتک اندازی دوباره پیش پدر محترم برگشته و با درآمد کلان حاصل از شغل شریف معاون مدیر عامل در یک شرکت سوپر رانت دار متعلق به سپاه، به ریش و مقنعه و روسری آن چندتای دیگر که معلم کنکور و معلم خصوصی شده اند می خندد.

1 نفرشان چند اختراع به ثبت رساند و پس از گرفتن چند نشان و لوح تقدیر در مراسم رسمی، رسما فراموش شد و هیچ استفاده ای هم برای ابتکارات و ابداعات او در صنعت کشور نیست (میدانم که کنار هم گذاشتن کلمه "صنعت" و "کشور" در وضعیت کنونی به خنده تان می اندازد). ایشان هم سرخورده، گاهی درس میدهد و گاهی درس نمی دهد. با درآمد اندک می سازد و می سازد. البته ممکن نیست در تظاهرات ها شرکت نکند.

1 نفر دیگر شرکت خدمات کامپیوتری تاسیس کرده (یا بهتر است بگویم مغازه). خدمات مهمی به مردم عرضه می کند که هر دیپلمه کامپیوتری می تواند آن خدمات را بدهد. اما انصافا " وی پی ان" هایی که برای گذر از فیلترینگ به مشتریان (خاص) می فروشد حرف ندارد. یکجورهایی "وی پی ان" لوکس و گران می فروشد. اما اگر بخواهی از وی پی ان های وزارت اطلاعاتی در ایران استفاده نکنی و در موقع سرزدن به صفحه ای خاص دست و دلت نلرزد، وی پی ان های این دوست من ارزش هر قیمتی را دارد.

از همین دسته پزشکان بیکار، مدیران بیکار، مهندسان بیکار بسیاری سراغ دارم. اما همانطور که گفتم وضعیت دوستان فارغ التحصیل کارشناسی ارشد رشته های مهندسی و فیزیک هسته ای برای من جالب تر است. خودشان می گویند 98 درصد و بلکه 100 درصد فارغ التحصیلان این رشته در ایران همین وضعیت را دارند. یعنی طبق استانداردهای بین المللی "بیکار" یا " کم کار" هستند.

بقول خودشان:" در این مملکت آلبرت اینشتین هم که باشی بیکار می مانی".


No comments: